فردوسی پاکزاد
شنبه, ۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۹:۳۶ ق.ظ
اگـــر ســـر بـه ســر تــن بــه کشــتـن دهــیـــماز آن بــــه کــــه کـــشـــور بـــه دشـــمــن دهیممتن کامل شعر:ندانی که ایران نشست منستجهان سر به سر زیر دست ِ منستهنر نزد ایرانیان است و بـــسندادند شـیر ژیان را بکــسهمه یکدلانند یـزدان شناسبـه نیکـی ندارنـد از بـد هـراسچنین گفت موبد که مرد بنامبـه از زنـده دشمـن بر او شاد کاماگر کُشــت خواهــد تو را روزگــارچــه نیکــو تر از مـرگ در کـــار زارهمـه روی یکسر بجـنگ آوریــم جــهان بر بـد اندیـش تنـگ آوریمچـو ایـران نباشد تن من مـبـادبدین بوم و بر زنده یک تن مباداگر سر به سر تن به کشتن دهیماز آن به که کشور به دشمن دهیمدریغ است ایـران که ویـران شــودکنام پلنگان و شیران شــودفردوسی پاکزاد
- ۹۲/۱۲/۰۳