تیم سایبری پلارک

Pelarak Cyber Team

تیم سایبری پلارک

Pelarak Cyber Team

تیم سایبری پلارک

«امروز جمهورى اسلامى و نظام اسلامى با یک جنگ عظیمى مواجه است، لیکن جنگ نرم که دیدم همین تعبیر «جنگ نرم» توى صحبتهاى شما جوانها هست و الحمدللَّه به این نکات توجه دارید؛ این خیلى براى ما مایه ‏ى خوشحالى است - خب حالا در جنگ نرم، چه کسانى باید میدان بیایند؟قدر مسلّم نخبگان فکرى‏ و شما دانشجویان همین نخبگان فکری هستید. که باید شما را افسران جوانِ جبهه ‏ى مقابله ‏ى با جنگ نرم نامید.»
بیانیات مقام معظم رهبری
(دیدار با دانشجویان، 4 شهریور 1388)

"Today the Islamic Republic regime is facing a huge battle, but the war that saw the phrase" soft war "Alhmdllh these suggestions into your point is, you're young, it's very essence is happy for us - So In war, who came to the field? appreciate your obvious intellectual elite and the intellectual elite of our students. Young officers, who should you call the front face of the war. "
Leader word
(meeting with students, 4 September2009)

پلارک اس.ام.اس
سایتهای پیشنهادی
پوستر منتخب
سنگرهای سایبری
سنگرهای ما
حامی پلارک

۸۴ مطلب با موضوع «دین اسلام :: امام خامنه ای» ثبت شده است

۰۷
تیر
۹۳
اظهارنظر سیاستمداران صهیونیستی:زنان ایرانی را به خیابان ها بیاورید تا نتوانند فرزندانی تربیت کنند که داوطلبانه روی مین بروند.
  • منتظر منتقم حضرت زهرا(س)
۰۷
تیر
۹۳
  • منتظر منتقم حضرت زهرا(س)
۰۷
تیر
۹۳
خانواده‌های شهدای هفتم تیر و جمعی از خانواده‌های شهدای تهران در سالروز شهادت آیت‌الله بهشتی و ۷۲ تن از یاران با رهبر انقلاب دیدار کردند.رهبر انقلاب در دیدار خانواده‌های شهدای هفتم تیر: امروز دشمن در منطقه روی جنگ‌های داخلی سرمایه‌گذاری می‌کند و چشم امید به جنگ شیعه وسنی دارد تا خود را از دغدغه بیداری اسلامی فارغ کند.رهبرانقلاب: امروز درعراق تفاله‌های رژیم صدام و مشتی انسان جاهل دست به جنایت میزنند/ آنچه درحال وقوع است جنگ شیعه و سنی نیست، جنگ تروریسم با مخالفان تروریسم و جنگ دلبستگان غرب با طرفداران استقلال ملت‌هاست.
  • منتظر منتقم حضرت زهرا(س)
۰۷
بهمن
۹۲
خانم موسوی یکی از پرستاران دوران دفاع مقدس، از میان همه ی تصویر های آن روزها یکی را که از همه ی آن ها در ذهنش پر رنگ تر است، اینچنین روایت می کند:یادم می آید یک روز که در بیمارستان بودیم، حمله شدیدی صورت گرفته بود. به طوری که از بیمارستان های صحرایی هم مجروحین زیادی را به بیمارستان ما منتقل می کردند. اوضاع مجروحین به شدت وخیم بود. در بین همه آنها، وضع یکیشان خیلی بدتر از بقیه بود. رگ هایش پاره پاره شده بود و با این که سعی کرده بودند زخم هایش را ببندند، ولی خونریزی شدیدی داشت.


 مجروحین را یکی یکی به اتاق عمل می بردیم و منتظر می ماندیم تا عمل تمام شود و بعدی را داخل ببریم.وقتی که دکتر اتاق عمل این مجروح را دید، به من گفت که بیاورمش داخل اتاق عمل و برای جراحی آماده اش کنم. من آن زمان چادر به سر داشتم. دکتر اشاره کرد که چادرم را در بیاورم تا راحت تر بتوانم مجروح را جابه جا کنم. همان موقع که داشتم از کنار او رد می شدم تا بروم توی اتاق و چادرم را دربیاورم، مجروح که چند دقیقه ای بود به هوش آمده بود به سختی گوشه چادرم را گرفت و بریده بریده و سخت گفت: من دارم می روم که تو چادرت را در نیاوری. ما برای این چادر داریم می رویم... چادرم در مشتش بود که شهید شد.از آن به بعد در بدترین و سخت ترین شرایط هم چادرم را کنار نگذاشتم.منبع: جهان نیوز، یکشنبه 13/12/91
  • منتظر منتقم حضرت زهرا(س)