شب قدر در جبهه
شنبه, ۲۸ تیر ۱۳۹۳، ۰۳:۰۵ ب.ظ
اولین بار بود که می رفتم جبههشب قدر که رسید ، به اتفاق چند تا از بچه ها رفتیم مراسم احیاءجمعیت رو که دیدیم تعجب کردیماز مجموع 350 نفر افراد گردان ، فقط بیست نفر اومده بودنشب دوم هم همین طور بودبرام سؤال شده بود که چرا بچه ها برا احیا نیومدنبا خودم گفتم نکنه خبر نداشته باشن...؟!از محل برگزاری احیاء اومدم بیرون...پشت مقر ما صحرایی بود که شیارها و تل زیادی داشتبه سمت صحرا حرکت کردمنزدیک شیارها که رسیدم ، دیدم در بین هر شیار، رزمنده ای رو به قبله نشستهقرآن رو روی سرش گرفته و زمزمه می کنهمراسم احیاء از بلندگو پخش میشدبچه ها صدا رو می شنیدن و توی تنهایی و تاریکی حفره ها ، با خدا راز و نیاز می کردنتازه فهمیدم داستان اون جمعیت کم توی محل برگزاری مراسم چیه... راوی: شهید رضا صادقی یونسی منبع: وبلاگ عطر کربلا
- ۹۳/۰۴/۲۸