۲۱
تیر
۹۳
روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه میکند. شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند:استاد، چه شده که اینگونه اشک میریزید؟ آیا کسی به شما چیزی گفته؟ شیخ جعفر در میان گریهها گفت: آری... یکی از لاتهای این اطراف حرفی به من زده که پریشانم کرد. آیا ما همانی هستیم که همه میگویند؟همه با نگرانی پرسیدند: مگر چه گفت؟شیخ در جواب میگوید: او به من گفت: شیخ جعفر، من همانی هستم که همه میگویند، آیا تو هم همانی هستی که میگویند؟! و این سؤال حالم را عجیب دگرگون کرد.بیایید ما نیز این سؤال را از خودمان بپرسیم: آیا ما، همانی هستیم که همه میگویند؟!همه میگویند هستیِ شیعه امام اوست و تمام زندگی شیعه در امامش خلاصه میشود، میگویند: شیعه جز خشنودی مولایش هوای دیگری در سر ندارد. میگویند تنها آرزوی شیعه ظهور مولایش میباشد و لحظهلحظه عمرش را با یاد آن حضرت سپری مینماید.حقیقتاً آیا چنین حالاتی را در خود سراغ داریم؟آیا عنوان شیعه برازنده ما هست؟و در یک کلام... آیا ما همانی هستیم که همه میگویند؟منبع: ..:: پایگاه اینترنتی حضرت فاطمه الزهرا (س) ::..
- ۱ نظر
- ۲۱ تیر ۹۳ ، ۰۸:۳۴